عليعلي، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره
مهدیمهدی، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره

پسرم قند عسلم

بدون عنوان

کنترل و خودت پیدا کردی بین پشتی های مبل گذاشته بودیش دوروز قبل با بابا رفتی پیش یکی از دوستاش که گوسفندداره خیلی بهت خوش گذشته بود با بزغاله های یکروزه کلی بازی کرده بودی، دندونای داداش مهدی دراومد داریم با هم آماده میشیم اولین جشن خونوادگی 4نفرمون و بگیریم کیک و خودت رفتی سفارش دادی  و برای غذاهاش باهم داریم برنامه ریزی میکنیم
9 بهمن 1394

بدون عنوان

الان سه روزه کنترل و قایم کردی پیداش نمیکنیم هر وقت میخوای بری بیرون قایمش میکنی تا مبادا من شبکه پویارو  عوض کنم 
5 بهمن 1394

بدون عنوان

دیروز با سوگند دختر یکی از دوستهای بابا رفته بودید باغ،سه سالشه و خیلی با نمکه،اومده بودی خونه میگفتی مامان اسمش شوگنده خیلی بهتون خوش گذشته بود شب هم راحت خوابیدی این تحرک و فعالیت برای سلامتی و روحیت خیلی خوبه دیروز داداش اولین سوپشو خورد و باهاش عکس انداختی فقط پنج ماه دیگه صبر کن تا داداش بزرگ بشه و حسابی باهم بازی کنید دیروز تو باغ آتیش درست کرده بودید و حسابی چایی خوردی از وقتی خیلی کوچولو بودی در مورد پفک و نوشابه کلی باهات صحبت کردیم که ضرر داره والان تحت هیچ شرایطی پفک و نوشابه نمیخوری یه خاطره از پفک از زبون خودت که همیشه برام تعریف میکنی با بابا رفته بودیم بانک یه خانمه گفت پفک بخور من گفتم نه نه ضرر داره من پفک ...
5 بهمن 1394

بدون عنوان

باغی که بهت قولشو داده بودیم کلا دیوارکشی شد و بابای مهربونت درشو انداخت...همگی خیلی این باغ و دوست داریم وهروقت هوا خوب باشه میریم داریم با بابا طرح یه زمین بازی و میریزیم خودتم خوشت میاد میای نظر میدی تا عید ایشالله زمین بازیت آمادس تا با داداشی حسابی بهتون خوش بگذره میخواستیم استخر بزرگ بسازیم که چون خیلی کوچولویید خطرناکه،از خیرش  گذشتیم... داداش کوچولوت کل جو خونه رو عوض کرده و جالب اینه که شدیدا دوسش  داری حتی وقتی که خوابی یک لحظه بیدار میشی دستشو ناز میکنی میخوابی از اینکه پسر مهربون و خوبی مثل تو دارم خدارو شکر میکنم....  
3 بهمن 1394
1